- ۱ نظر
- ۰۲ دی ۹۵ ، ۲۰:۵۳
کوچ کردم که دلم را به کسی نسپارم
حس خوبیست که من این همه بی آزارم
عشق احساس قشنگیست
ولی من شخصا
دیدگاهی متفاوت به دو عاشق دارم
خوش ندارم
به کسی قولی و قلبی بدهم
که به یک حادثه روزی دل از او بردارم
این دلیلیست
که در این سفر تنهایی
از مسیری که به عشقی برسد بی زارم....
برگرفته شده از moftbazar.blog.ir
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطف و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
برگرفته شده از moftbazar.blog.ir